آخرین مطالب
امکانات وب
ای سرور عاشقان سلام از ما
ای رهبر عاشقان سلام از ما
ای گشته ز خون تو زمین سیراب
دریاب مرا به حرمتت دریاب
دریاب مرا که سخت دلتنگم
یک خسته ی بازمانده از جنگم
دریاب مرا که سخت دلگیرم
از داغ فراغ دوستان پیرم
دریاب که بیش ازین نمی دانم
در وادی عقل و عشق، حیرانم
با نام حسین، اشک می ریزم
بر گردن شال غم می آویزم
در سینه هوای کربلا دارم
بر می خیزم که گام بردارم
چون قافله ی حسین در راه است
هر کس که ز راز عشق آگاه است
باید به سپاه نور پیوندد
برخواسته کوله بار بربندد
چون هست مراد قلب مومن، عشق
کل ارض و کل یوم عشق
هر روز شبیه روز عاشوراست
هر جا که رویم، کربلا پیداست
عاشق باید که اهل دل باشد
آماده ی رفتن و بهل باشد
از خانه و خانمان گذر باید
با عشق حسین، ترک سر باید
معلول هر آنچه هست علت را
هیهات که تن دهیم ذلت را
***
اینجاست محل بیشه ی شیران
سرتاسر خاک کشورم ایران
آن روز که طبل جنگ برمی خواست
آتش ز سر تفنگ بر می خواست
آن روز که خون به خاک می آمیخت
باران گلوله بر زمین می ریخت
آن روز که خصم خنده سر می داد
از فتح سه روزه اش خبر می داد
ما سینه ستبر کرده استادیم
هم جان دادیم و هم جوان دادیم
با دشمن، هشت سال جنگیدیم
مجروح و شکسته بال جنگیدیم
از دست اگر عزیز هم دادیم
شمشاد قدیم و سرو آزادیم
لبیک به یاری ولی گفتیم
رفتیم به جبهه یا علی گفتیم
اینگونه دفاع مان مقدس شد
این خاک شریف، ارض اطلس شد
***
امروز بر آنکه اهل پرواز است
درهای عبور آسمان باز است
امروز دوباره خاک، دلتنگ است
در غزه و بحرین و یمن جنگ است
در سوریه و عراق غوغایی ست
تصویر حماسه ها تماشایی ست
با کفر و نفاق و ظلم درگیریم
تا مرقد نور را به بر گیریم
در حفظ حریم حرمت والا
دادیم دوباره آستین بالا
ما سوختگان مشک عباسیم
بر زینب و بر رقیه حساسیم
ما می خواهیم جان سپر سازیم
داعش را خار و دربدر سازیم
در نزد رقیه محترم باشیم
ما نیز مدافع حرم باشیم
این ورد زبان ما شده حالا
یا زینب یا حسین یا مولا
شعر: زمان گلدسته